گزارش تفریح درمانی مشهد مقدس بیماران سرای احسان تیر ماه 1402

مددجویان سرای احسان در مشهد (6)

تفریح درمانی برنامه ای است که بر اساس آن شرایطی محیا می شود که بیماران در شرایط کنترل شده و برنامه ریزی شده بتوانند تجربه ای مفرح داشته باشند و شرایط محیطی خارج از مراکز درمانی را نیز تجربه کرده ودر ضمن آموزش ببینند.هدف این روش درمانی پژوهشی بررسی آثار تفریح درمانی بر وضعیت روانی بیماران روانپریش طیف اسکیزوفرنیا[۱] و همچنین دو قطبی[۲] می باشد.پیش از سفر، مقدمات بررسی شامل بررسی وضعیت روانشناختی بیماران، انتخاب دقیق از طریق مطالعه پرونده ها و مشورت با سایر همکاران شامل مدد کار و روانپزشک صورت گرفت.
بر این اساس، ۴۵ بیمار آقا و ۴۴ بیمار خانم از طیف روانپریش اسکیزوفرن و خلقی انتخاب شدند. مصاحبه با بیماران پیش از سفر به علت ارزیابی احساسات، وضعیت خلقی و همچنین ذهنیت بیماران از تجربه سفر زیارتی انجام شد.

مفاهیمی از جمله موضوع ” شفا ”  و همچنین تجربه احساس ” آزادی ” و ارتباط با امر قدسی مشاهده شد.

اشتیاق بیماران و روز شماری آنان برای رسیدن به روز سفر از مشاهدات قابل توجه پیش از سفر بود.

روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بود که بر اساس مشاهدات و ارزیابی های پیش از سفر، در حین سفر و پس از سفر ارزیابی شد.

پژوهش بر اساس مشاهدات دقیق صورت گرفته و هدف آن ارزیابی برنامه تفریح درمانی با رویکرد مذهبی بر وضعیت روانی بیماران روانپریش و خلقی می باشد. همچنین بررسی آثار تفریح درمانی بر کاهش اضطراب، خلق و رفتار سازگارانه بیماران می باشد.

یک روانشناس، یک مدد کار اجتماعی، دو نفر بهیار و نه نفر کمک بهیار در قالب چهار مادر یار و پنج نفر پدر یار، تیم پرسنل را شامل میشد.

بخشی از وظایف به عهده تیم درمان و بخش های دیگر به منظور افزایش حس مسئولیت پذیری، همکاری و مهارت های روزمره زندگی بر عهده بیماران گذاشته شد.

بیماران می بایست با کمک اعضای تیم مراقبت ازخود را بر عهده گرفته و در کار های گروهی همکاری نمایند.

همچنین بسیاری از برنامه های پیش از سفر و در حین سفر نیز با کمک خود بیماران انجام شد که این موضوع میتواند باعث افزایش احساس کارآمدی بیماران شود. از جمله می توان به حضور و غیاب، تشکیل صفوف و رعایت نظم در پخش و صرف غذا اشاره کرد.

مضامین مذهبی در بیماران روانپریش و نمود آنها در توهمات و هذیان های این طیف از بیماران:

مطالعات به طور کلی مشخص کرده که مضامین مذهبی معمولا در محتوای باور های هذیانی قابل شناسایی و مشاهده  [۳]هستند

بسیاری از باور های هذیانی با زمینه مذهبی ممکن است در میان طیف گسترده ای از مردم رایج باشند که بر اساس نسخه پنجم راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی[۴]  می بایست در ارزیابی نوع هذیان و توهم به آن توجه شود

لذا بر این اساس، نوع ارتباط بیماران و تجربیان آنان در ضمن سفر مذهبی جالب توجه می باشد.

بر همین اساس می توان تجربیات روح االله، از بیماران سرای احسان در صحن حرم را مثال زد. روح الله در ضمن انجام مناسک زیارت، به بیان هذیان های بزرگ منشانه خود مبنی بر ارتباط ویژه با اهل بیت و داشتن کرامات فراوان را عنوان کرد: « من آدم خاصی هستم. به همین خاطر به اینجا فراخوانده شدم. من دیوانه نیستم. مثل بهلول دیوانه فرض می شوم. اما از همه عاقل تر هستم. کرامات و ویژگی های بسیاری دارم»

همچنین طوطی، از بیماران روانپریش سرای احسان پس از بازگشت از حرم در روز اول عنوان کرد که: « امروز من محتاج شما هستم ولی خدا گفته روزی شما محتاج من می شوید. در حیاط حرم حس کردم اما رضا داره منو صدا میکنه و با من ارتباط ویژه ای برقرار کرد»

در نتیجه قرار گرفتن بیماران طیف روانپریش در فضای ویژه مذهبی میتواند با نوع هذیان ها و توهمات آنان همپوشانی ایجاد کند.

 

نقش مذهب و باور های مذهبی در بهبود علائم بیماران روانپریش:

بر اساس مطالعه ای که در سال ۲۰۱۴ انجام شد[۵]

مشخص شد که دین و معنویت جایگاه ویژه ای در زندگی بسیاری از بیماران طیف روانپریش دارد. شواهد نشان می دهد که دین، امید، هدف و معنا را در زندگی بسیاری از بیماران روانپریش القا می کند. در عین حال در برخی دیگرنیز می تواند باعث افزایش نا امیدی گردد.

مذهب و انجام مناسک مذهبی میتواند باعث کاهش خطر خودکشی و میل مصرف مواد مخدر گردد.

بر همین اساس در سفر زیارتی تفریحی مشهد مقدس، تجربه منصور، از بیماران سرای احسان جالب توجه می نماید.

منصور عنوان کرد که: « اینجا روحیه بهتری دارم. خیلی خوشحالم که اینجا هستم» تظاهرات این موضوع در ظاهر وی و رفتار سازگارانه وی نیز بسیار مشهود بود.

سیف الله از دیگر بیمارانی بود که احساس بسیار خوبی داشت و عنوان کرد که: « دوست دارم هر روز بروم حرم. آدم مشهد برود باید هر روز به حرم برود.»

از بیماران خانم، سمیه بود که علی رغم مشکلات جسمانی اشتیاق بسیاری برای سفر مشهد داشت. در حین سفر نیز، احساس بسیار خوبی داشت و حتی دعا کرد که به سفر کربلا برود. خلق و روحیه سمیه بسیار خوب ارزیابی شد.

طوطی بیمار خانمی که در سفر همراه بود عنوان کرد که: « حین زیارت حرم حس کردم توجه ویژه ای از طرف امام رضا به من وجود دارددرسته امروز من به شما محتاج هستم ولی روزی شما هم به من و شفاعت من محتاج خواهید بود»

در پژوهش دیگری[۶]  نقش جایگاه معنویت در انسان امروز مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، انسان امروزی پدیده ها را بسیار عینی مورد توجه قرار می دهد و همین موضوع سبب شده پدیده هایی که منشا دینی و استعاره ای داشته باشند مغفول واقع شوند.

این پژوهش که بر اساس دیدگاه های آبراهام مزلو به دین صورت گرفته، بیان می کند که معنویت همانند دیگر نیاز های طبیعی انسان است که عدم ارضای آن میتواند به مشکلات عمیق روانشناختی منجر گردد.

همچنین بسیاری از پژوهشگران برجسته ای که روی دین، مذهب، مناسک و آداب و رسوم مردم کهن پژوهش کرده اند که از جمله آنها می توان به جوزف کمبل[۷]، جرج فریزر[۸] و میرچا ایلیاده[۹] اشاره کرد، همگی بیان کرده اند که انسان های بدوی با آداب و رسوم و تعابیر استعاری خودشان به مرتفع کردن مشکلات روانی خود و ارتباط با ناخدآگاه خود می پرداختند.بر همین اساس انجام مناسک عبادی به ابناء بشر کمک می کرده که بتوانند ارتباط ویژه ای با ناخودآگاه خود برقرار کنند.

ساختار شخصیت پارانوید از نظر ارتباط با ابژه

یکی از تجربیات جالب توجه در این سفر، دیدار اکرم با پسرش بود که ساکن مشهد می باشد.

بیمار پس از دیدار با فرزندش و سپس مصاحبه بیان کرد که پسرم شبیه من نیست. حال آنکه پسرش به لحاظ ظاهری شباهتی انکار ناپذیر به وی داشت. نوع ارتباط اکرم با ابژه بسیار جالب توجه می نماید. به این صورت که ثبات ابژه در نظر بیمار وجود ندارد. بیمار در جهانی نا امن زندگی می کند که تمام ابژه های بیرونی به نظر وی به نوعی خطرناک هستند و بیمار اضطراب و وحشت خود را به دیگری فرافکنی می کند.

بر اساس بررسی های صورت گرفته[۱۰] بیمارانی که به ابتدایی ترین مکانیسم های دفاعی ممکن متوسل می شوند، اگر موضوع آسیب به قشر مغز رد شود، احتمالا در سنین پایین نوعی ترومای شدید را تجربه کرده و بر همین اساس احساسات اضطرابی شدید خود را به دیگری فرافکنی می کنند.

بر اساس پژوهش دیگری[۱۱] از دیدگاه نظریه روانکاوانه روابط موضوعی، فقدان واقعیت آزمایی حاکی از فقدان مرز بین بازنمایی خود و ابژه، ناتوانی از تمایز تجربه خود از تجربه دیگران، ناتوانی مربوط به ارزیابی بعد غیر واقع گرایانه بازنمایی های رفتاری در تعامل خود با دیگران و سردرگمی حاصل در ارزیابی موقعیت بین فردی واقعی است.

بر همین اساس، موضوع شک و تردید اکرم از اینکه شخصی که مشاهده کرده بود آیا پسرش بوده یا نه و رنجی که بیمار در زمینه عدم قطعیت متحمل می شود بسیار قابل توجه است. در مورد ارتباط بیمار در سایر موقعیت ها و حتی ارتباط با روانشناس نیز این عدم قطعیت مشهود می نمود. به طوری که در طول مصاحبه مشخص گردید اگر امروز با روانشناس صحبت کند و فردا دوباره وی را ببیند، از اینکه شخص مورد نظر یک نفر باشد اطمینان ندارد.این موضوع رنج متحمل شده بیمار از عدم قطعیت در ارتباط با سایر بیماران نیز مشاهده شد. به صورتی که اگر دو نفر کنار بیمار با هم راجع به موضوعی صحبت می کردند، اکرم این گفتگو را تهدید، تمسخر و یا توطئه ای علیه خود فرض می کرد.در مورد عکاسی از بیماران در حرم و همچنین دیدار بیمار با فرزندش، بر اساس ملاحظات و ویژگی های روانی بیمار که تشریح شد، توصیه گردید هیچ عکسی از بیمار گرفته نشود.

مداخلات اصلاح شناخت و رویکرد های حمایتی در موارد اورژانسی کارگر خواهند بود اما تاثیر عمیق و ماندگار برجای نخواهند گذاشت.در مورد تجربه این بیمار از سفر زیارتی مشهد، با در نظر گرفتن شرایط روانی وی شرایطی فراهم آمد که تا حد امکان در امنیت کامل بتواند با این تجربه معنوی همراه شود.

همچنین دیدار با فرزند، علیرغم موضوع عدم قطعیت، احساسات مثبتی در بیمار ایجاد کرد. وی بیان کرد: « زیارت و دیدن پسرم خیلی حس خوبی برام داست. البته شک هم داشتم اما امیدوارم که بتونم با شک و تردیدهام کنار بیام و حس بهتری داشته باشم»

ارتباط بیماران روانپریش با حیوانات

یکی از تجربه های جالب توجهی که در سفر پیش آمد، دیدار بیماران به صورت گروهی از باغ وحش بود.

نوع ارتباط و توجه بیماران به حیوانات بسیار جالب توجه بود و به لحاظ خلقی و تاثیر مثبتی روی آنها گذاشت.

بر اساس یک پژوهش[۱۲]  ارتباط با طبیعت و حیوانات می تواند تاثیر بسیار مثبتی روی امید به زندگی بیماران و سالمندان داشته باشد.

لذا احساسات بیماران در مورد حیوانات مورد پیگردی قرار گرفت.

آنها حیوانات را صدا مرکردند و از نظر شناخت و نامگذاری درست حیوانات نیز نسبتا درست عمل می کردند.

همین موضوع نشان دهنده دو موضوع بازشناسی و توانایی های شناختی و همچنین هیجانات مثبت بیماران در ارتباط با حیوانات می باشد.

 موضوع جالب توجه در این بازدید این بود که جلال از بیماران سرای احسان با ایما و اشاره سعی در برقراری ارتباط با یک شامپانزه کرد.

داروین[۱۳] اظهار داشت که بیان چهره ای هیجان در انسان شکل تکامل یافته همان حرکات بیانگری است که در دیگر حیوانات شاهد آن هستیم. او عقیده داشت که بیان چهره ای هیجان پاسخ هایی فطری و نا آموخته هستند که مجموعه پیچیده ای از حرکات به ویژه حرکات چهره را در بر می گیرند.[۱۴]

به نظر میرسد برخی از حالات چهره معنایی جهانی داشته باشد و به فرهنگ جامعه ای که فرد در آن پرورش یافته، ربطی نداشته باشد. مثلا خشم در تمام جهان به صورت گر گرفتگی صورت، پایین آوردن ابرو ها و به هم نزدیک کردن آنها، لرزیدن پره های بینی و به هم فشردن و نشان دادن دندان ها بیان می شود.[۱۵]

بر همین اساس وقتی از جلال در مورد شکل ارتباط وی با شماپانزه سوال شد، وی بیان کرد که: « وقتی بهش اخم کردم و دندان هایم را نشان دادم عصبانی شد و به سمتم سیب پرتاب کرد »

در ادامه بیمار راجع به فهم حیوانات از موضوع سوال کرد و راجع به این موضوع گفتگو کرد.

این موضوع نشان داد که بیمار در توانایی بازشناسی احساس خشم حیوان موفق بود.

 

نتایج:

بر اساس مشاهدات و بررسی های صورت گرفته روی خلق، علائم مثبت و منفی و همچنین رفتار های سازگارانه شامل مسئولیت پذیری، همکاری گروهی و ارتباط بین فردی، مشخص شد که سفر تفریح درمانی مشهد مقدس روی موضوعاتی مثل کاهش احساس گناه، افزایش همکاری گروهی و حس مسئولیت پذیری و همچنین بهبود وضعیت خلقی بیماران نتایج مثبتی داشته است.

همچنین میزان اضطراب و علائم منفی ناشی از روزمرگی به طور مشهودی کاهش داشت.

تجربیاتی مثل خرید کردن بیماران باعث افزایش توانایی مدیریت مالی و همچنین افزایش حس رضایتمندی گردید.

در پایان از تمامی پرسنل و همکاران عزیز تشکر می کنم که کمال همکاری و همیاری را داشتند به صور

لازم به ذکر است که لزوم برنامه ریزی دقیق و تخصصی بسیار اهمیت دارد و در غیر این صورت برنامه تفریح درمانی نه تنها اثرات مثبت نخواهد داشت، که باعث تخریب بیشتر عملکرد بیماران نیز خواهد شد.

 

اکبر رشیدی

۲۵/۳/۱۴۰۲

 

 

[۱] Schizophrenia

 

[۲] Manic

[۳] Bhungra, Bhavsar Gearing et al 2008

[۴] DSM-5

[۵] Sandeep Grover, Triveni Davuluri and Subhu Chakabarti. Religen, spirituality and Schizophrenia. Indian Psychol Med 2014

[۶] حسین حیدری، جواد روحانی رصاف، خدیجه کاردوست.  جایگاه معنویت و تجارب اوج از دیدگاه آبراهام مزلو. انسان پژوهی دینی ۱۳۹۳

[۷] Joseph Campbell

[۸] James George Frazer

[۹] Mircea Eliade

[۱۰] ژوزت تن هاوه-دالابی، رابرت جی نبروسکی

[۱۱] اتو کرن برگ. ساختار شخصیت سایکوتیک. روانپزشکی سایکوداینامیک ۲۰۱۹

[۱۲] اوتوسون, پاتریک گران. ۲۰۰۷

[۱۳] Darwin 1872-1965

[۱۴] کلهر و همکاران

[۱۵] اتکینسون و همکاران ۲۰۰۳

امیرحسین شاکری

مطالب دیگر مرا بخوانید

درج دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت آخرین اخبار، شماره خود را وارد کنید

سرای احسان

مرکز نگهداری و توانمند سازی بیماران اعصاب و روان

سرای احسان کجاست؟

سرای احسان یک مرکز خیریه مردم نهاد است که به طور شبانه روزی و رایگان از بیماران اعصاب و روان مراقبت می کند و سعی در توانبخشی آنها دارد.

درباره ما بیشتر بخوانید
به دنیای ساده آدم‌های آن‌سوی دیوار بپیوندید

سرای احسان

مرکز نگهداری و توانمند سازی بیماران اعصاب و روان درباره ما بیشتر بخوانید