گزارش تخصصی هفدهمین جلسه کیس پرزنتیشن سرای احسان
مقدمه:
گزارشهای مورد، ابزارهایی ارزشمند جهت به اشتراک گذاشتن تجربیات میان شاغلین حرف پزشکی، روانپزشکی و روانشناسی هستند. این تجربیات از مهارتهای بالینی تا بررسیهای آسیبشناختی و رویکردهای تشخیصی غیرمعمول متغیر است. گزارشهای مورد موجب افزایش آگاهی نسبت به شرایط غیرمعمول میشوند و راههای فرعی برای رسیدن به مفاهیم بالینی را میگشایند. مجموعه سرای احسان با همکاری دانشگاههای مختلف استان تهران و خارج از استان، از سالهای گذشته اقدام به برگزاری جلساتی با عنوان “ارائه و گزارش مورد” (Case Report) کرده است تا دانش و اطلاعات بالینی میان متخصصین به اشتراک گذاشته شود.
شرح حال توانخواه:
توانخواه، آقای …، ۶۱ ساله، مجرد و متولد تهران است. وی تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داده و فرزند خانوادهای است که دارای ۳ خواهر است. پس از تولد، مادر خود را از دست داده و توسط خالهاش نگهداری شده است. در دوران نوجوانی، چندین بار بین اقوام مختلف زندگی کرده و سپس به خانه پدری بازگشته است. به دلیل ازدواج مجدد پدر، به صورت انفرادی در اتاقی که توسط پدر تهیه شده بود، زندگی کرده است.
توانخواه از حدود ۱۴ سالگی مصرف مواد مخدر را آغاز کرده و سالها به مصرف انواع مواد از جمله حشیش، تریاک، شیشه و هروئین پرداخته است. فعالیتهای سیاسی مختلف، حضور در جبهههای جنگ و مجروحیت، و تجربه زندان به دلایلی از جمله درگیریهای خیابانی از دیگر موارد برجسته در پیشینه اوست.
وی مشاغل مختلفی از جمله صافکاری خودرو، رانندگی، نظافت منزل و سرایداری را تجربه کرده است. همچنین، سابقه بستری در بیمارستان روانپزشکی رازی با تشخیص اختلال اسکیزوفرنیا را دارد. در حال حاضر، بیمار مسئله اصلی خود را اضطراب بالا و عدم توانایی در کنترل و مدیریت آن بیان میکند.
شرح وضعیت بیماری:
بیمار اکنون گزارشی از توهم و هذیان در گزارشات خود ندارد، اما پیشتر تجربه توهمات بینایی، شنوایی و هذیان گزند و آسیب در پیشینه او مشاهده میشود که به نظر میرسد ناشی از مصرف مواد بوده باشد. مسئله دیگری که در گزارش بیمار جالب توجه است، عدم قطعیت در مسائل مربوط به دین است. به گونهای که روزهای هفته را بین ادیان مختلف تقسیم کرده و هر روز بر اساس آموزهها و ارزشهای ادیان و مذاهب مختلف به ارتباط با خدا میپردازد.
تحلیل روانشناختی:
از منظر روانشناختی، با توجه به این که بیمار در طول مسیر تحولی خود از یک ابژه ثابت، حساس و پاسخگو برخوردار نبوده است و دلبستگی ایمن را تجربه نکرده، این عدم قطعیت و اضطراب بیمار توجیه میشود. به نظر میرسد که بیمار دارای سازمان شخصیت مرزی است. ساختار مرضی سازمان شخصیتی مرزی شامل فقدان یکپارچگی بخشهای ابتدایی مثبت (آرمانی شده) و منفی (آزار رسان) از روابط ابژه اولیه است که در جریان تجربیات عاطفی شدید به صورت رسوبهای حافظه ذخیره شدهاند.
تحلیل علوم اعصاب:
از منظر علوم اعصاب، به نقش آمیگدال در اضطراب و هیجانات بیمار پرداخته شد. آمیگدال همچون پدال گازی برای ابراز احساسات عمل میکند و هیپوکامپ به عنوان ترمز در این فرآیند نقش دارد. در بیمارانی که دچار اختلالات اضطرابی هستند، نقش آمیگدال و هیپوکامپ به درستی عمل نمیکند. در نتیجه، برای کاهش مشکلات هیجانی بیمار علاوه بر درمان روانپزشکی، از روشهای درمانی تکمیلی مانند موسیقی درمانی، درمانهای شناختی و ذهنآگاهی استفاده میشود.
تحلیل روانپزشکی:
از منظر روانپزشکی، داروهای کلوزاپین، ایندرال و اولانزاپین برای مدیریت خلق و علائم سایکوتیک بیمار تجویز شدهاند. این داروها با تغییر عملکرد مواد شیمیایی موجود در مغز، اثرات درمانی خود را بروز میدهند. همچنین، فعالیتهای توانبخشی مانند کارگاه خیاطی به عنوان بخشی از برنامه درمانی بیمار معرفی شده است، زیرا تحریک حواس دیگر میتواند به کاهش اضطراب و هیجانات شدید کمک کند.
بحث و نتیجهگیری:
یکی از مباحثی که در این جلسه مورد بحث قرار گرفت، تشخیص DSM ای بیمار بود. با توجه به تاریخچه و علائم بیمار، تشخیص بیمارستان رازی که اسکیزوفرنیا بوده، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. با توجه به تجربهها، تاریخچه و علائم بیمار، به نظر میرسد که بیمار از اختلال اسکیزوافکتیو برخوردار است.
کارشناسان و متخصصین حاضر در جلسه:
- جناب آقای دکتر خاکساریان، متخصص علوم اعصاب
- جناب آقای دکتر موسویان، روانپزشک
- سرکار خانم دکتر ملکی، روانشناس بالینی و سلامت
- جناب آقای دکتر صادقی، پزشک
- جناب آقای رشیدی، روانشناس
- جناب آقای احمدی، مددکار
- سرکار خانم داودی، توانبخشی
- جناب آقای دکتر منصوری، دبیر جلسه