مردمی با گوشی‌های پر از توصیه، اما زندگی‌های خالی از آرامش!

مردمی با گوشی‌های پر از توصیه، اما زندگی‌های خالی از آرامش!

پرسش این است که چرا به موضوعاتی که بسیاری از افراد مدعی دانستن آن هستند، عمل نمی‌شود؟! چرا در خانه، بسیاری از همان اساتیدی که این موضوعات را تدریس می‌کنند و درس اخلاق می‌دهند، همین‌گونه درد و رنج‌ها، آرام و قرار را از آنها می‌گیرد؟ درواقع، ثروت دارند، باسواد و آگاه هم هستند، ولی آرامش ندارند و با خود و دیگران دائم در ستیزند.
در نقطه مقابل نیز مشاهده می‌کنیم که در بسیاری از خانواده‌هایی که کم‌درآمد هستند و تحصیلات عالیه هم ندارند، آرامش، لذت و امید بیشتری حاکم است. در نوشتار زیر، نکاتی را که می‌توانند در زمرۀ عوامل بازدارنده نیل به آرامش به شمار آیند، عنوان می‌کنیم.

 

رویکرد خواستن کاذب

این موضوع را باید بپذیریم که بسیاری از ما، تنها خودمان را به خواستن می‌زنیم و با اراده و جدیت به‌دنبال بهبودی روابط نیستیم. دلیل بخشی از این معضل به تنبلی، راحت‌طلبی فردی و ضعف فضیلت در انسان بازمی‌گردد. درواقع، ممکن است فضیلتِ جمعی در ما ضعیف باشد و به‌دنبال پول درآوردن به هر قیمتی باشیم و ازآنجاکه نسبت به بسیاری از خطاهای خود کور هستیم، دیگران را باعث و بانی تمام بن‌بست‌ها و تخریب اعتماد به‌نفس خود بدانیم؛ لذا در بسیاری از مواقع نسبت به یکدیگر بدبین هستیم. درنتیجه، باید خود را از این قبیل طرز تفکرات مسموم و فرافکنی‌های مخرب جدا سازیم.

رویکرد ناخودآگاه به دروغ

برای روبه‌رو نشدن با دیگران نباید متوسل به تعارفات، کتمان و دروغ شویم. زیرا فرزندان ما در این بازی‌ها رشد کرده و در پَسِ پروسۀ جامعه‌پذیری خودشان، مانند ما کتمانگر خواهند شد و خودشان را پشت تعارفات، پنهان خواهند کرد. امروزه، رویکرد ناخودآگاه به دروغ، تقریباً تبدیل به یک فرهنگ شده که مثل خوره به جان روابط افراد در جامعه افتاده است. باید بپذیریم که در این زمینه هیچ‌کس جز شخص خودمان مقصر نیست. کسانی‌که دین و حکومت را مقصر می‌دانند، انسان‌هایی هستند که می‌بایست به بلوغ فکری برسند.

رویکرد ازدیاد اطلاعات

در عصر تکنولوژی و با ظهور اینترنت و شبکه‌‌های مجازی مختلف درکنار رادیو و تلویزیون و کتب ترجمه شده غربی فراوان پیرامون دردهای اجتماعی، «از چاله درآمده و به چاه افتاده‌ایم.» تا دلتان بخواهد در گوشی‌های خود، راه‌حل و نقل‌قول روانشناسان غرب را داریم، ولی «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!» در تلنبار کردن مطالب و آرشیو آنها در گوشی‌هایمان استادیم و در گروه‌هایی که عضو هستیم، بلافاصله تجویزات خود را توزیع می‌کنیم، چراکه همه خود را استاد می‌دانیم، ولی واقعیت امر این است که درعمل، درمقابل تجویزات خودمان هم شاگرد نیستیم.

رویکرد فیلترهای منفی

آنچنان به روابط خود، دوستان خود و علم و دانش کشورمان نگاهی منفی داریم که موی سالمی به تن آن نمی‌گذاریم. هرچه را که داریم، بد و ناکارآمد می‌پنداریم. از نان خوردن گرفته تا حتی خوابیدن را سیاسی می‌بینیم و معمولاً اطلاعات درست و کاملی از هیچ چیز نداریم. درمورد همه‌چیز هیجان به‌خرج می‌دهیم. به‌سرعت با یکدیگر دوست و به‌همان سرعت نیز از همدیگر جدا می‌شویم.

رویکرد غرور و تکبر

غرور و تکبر همچون مِهی جلوی چشمان بسیاری از ما را گرفته است و هرکس با دیگری از موضعی بالا صحبت می‌کند. به‌گونه‌ای که هرکس خود را «تافته‌ای جدابافته» می‌داند. از دید آنها افراد بدگو، زشت اندیش، بی‌انصاف، نامرد، بی‌وفا، بدعهد و دروغگو هستند. خود را به‌خاطر غرورِ کور، معصوم و بی‌گناه تلقی می‌کنیم و از دیگران نیز انتظار حسن‌نیت داریم، درحالی‌که هیچ انتظاری از خودمان درقبال کشور، مردم و دوستانمان نداریم. تواضع در دنیای ما به فراموشی سپرده شده است، درصورتی‌که می‌بایست ملکۀ ذهنمان باشد.

رویکرد بی‌مسئولیتی

در مسائل اجتماعی براساس اصلِ «هرکه به فکر خویشه، کوسه به فکر ریشه» عمل می‌کنیم. اگر کسی حرف درستی می زند، او را با مغلطه‌کاری و فرافکنی به سُخره می‌گیریم و برای سرکوب به یکدیگر برچسب‌های غلط می‌زنیم. برای خُردکردن یکدیگر مصداق‌سازی می‌کنیم و بیشتر نق می‌زنیم تا انتقاد سازنده. این یک اصل مدنی است که انسان منفی و پوچ‌اندیش در هر کجای دنیا هم که باشد، همین خمیرمایۀ منفی را در وجود خود داشته و با خود حمل می‌کند.

رویکرد پیش داوری

یکی دیگر از مقولات بسیار زشت و آزاردهنده همین پیشداوری می‌باشد که انسان‌ها از آن رنج می‌برند. بسیاری از ما انسان‌ها درطول روز صدها قضاوت شتابزده درمورد همسایه‌ها، دوستان، زن‌ها، مردها، ارگان‌های حکومتی و نهادهای کشوری و لشگری داریم، به‌طوری‌که حساسیت‌های ما انسان‌ها سبب می‌شود اغلب یک نگاه را پررویی، یک جواب را بی‌احترامی و یک برخورد را بی‌شرمی تلقی کنیم. اینها نمونه‌های بارز پیش داوری هستند که روابط انسان‌ها را تخریب می‌کنند. بنابراین اگر به محیط پیرامون خود بنگرید، متوجه خواهید شد که بسیاری از دلایل تلخی‌ها، کدورت‌ها و مصیبت‌های روابط شما در همین پیشداوری‌ها خلاصه می‌شود.

پیش داوری، تنها به مسائل اجتماعی، میان‌فردی و میان‌فرهنگی محدود نمی‌شود، بلکه در شریان‌های سیاسی و علمی نیز جریان دارد و خود را با اشکال گوناگون بروز می‌دهد؛ در حرف درآوردن برای این و آن، متهم کردن اشخاص به رفتارهای غیرمتعارف، برچسب زدن و به این و آن انگ زدن. ولی چگونه می‌شود که ما این و آن را آگاهانه يا ناآگاهانه قضاوت می‌کنیم، باتوجه به اینکه می‌دانیم این کار زشت‌ و آزاردهنده‌ است؟ البته، پیش داوری رفتاری مختص ایرانی‌ها نیست، بلکه به‌عنوان یک پدیده چالش‌ساز انسانی در کل دنیا مطرح می‌باشد. گرچه انسان برای مشخص کردن مرز خود با دیگران نیاز به پیش داوری دارد، ولی این مرزبندی‌ها باید همراه با دلیل عقلی و معرفتی باشد و اگر نبودند، می‌بایست از آنها پرهیز جدی شود.

پیش داوری، عبارت است از عملی که در هیچ زمینه‌ای مبتنی بر واقعیت نیست و آبشخور شنیده‌هايي از این و آن است که هیچ‌گونه آگاهی نسبت به قضاوت و نگاه نادرست خود ندارند. پیش داوری مبنایی دارد که از انزجار، لجاجت کاذب، مخالفت و غرض‌ورزي‌هاي هیجانی و مقایسه‌های بی‌مبنا و تُهی از جوهر یا اعتراض‌گونه سرچشمه می‌گیرد. ترویج پیش داوری را امروز بهتر از همیشه می‌توان در شبکه‌های مجازی جستجوکرد که از قدرت تخریب بسیار بالایی نیز برخوردارند. ادعایی کور که در مخاطبین خود انرژی منفی و انزجار تولید می‌کند. پیش داوری، یک باور نادرست است و برای انسان‌های پیش داور حکم قطب‌نما را دارد.

به‌همین دلیل، نام دیگر پیش داوری، قضاوت است. یکی از عمده‌ترین دلایل پیش داوری در همه زمینه‌ها، حسادت و خودشیفتگی است. آنها فکر می‌کنند که می‌توانند مقام و منزلت خود را با این قبیل رفتارهای تبعیضی ارتقا دهند. از این‌رو، آنها نگاهی تک بُعدی به امورات دارند و آن را به افق‌های محدود فکری خویش عمومیت می‌دهند، لذا یکی از خطرهای تهدیدکننده پیش داوری، قضاوت شتابزده و عمومیت دادن به آن می‌باشد. یکی از معروف‌ترین پیش داوری‌های مخرب این بوده که می‌گویند بر سردر سازمان ملل شعر سعدی حک شده که می‌گوید: بنی آدم … یا اینکه می‌گویند آمریکایی‌ها در کاخ سفید تصاویر کوروش و داریوش را نصب کرده‌اند و ما تصاویر عرب‌ها را در مجلس شورای اسلامی کشورمان.
انسان‌هایی که نگاه تک‌بعدی به امورات دارند، هرگز نمی‌گویند فلان آقا یا خانم اختلاس کرده یا دروغ گفته است، بلکه به نگاه تک‌بعدی خود عمومیت داده و با شیوع پیش داوری، همه‌چیز و همه‌کس را زیرسؤال می‌برند و می‌گویند که کل این دستگاه اختلاس‌گر، دروغگو و اهل تزویر است.


آیا افراد پیش داور و حامی ترویج شایعه، خود و افراد خانواده خود را نیز زیر سؤال برده و علیه آنها نیز در شبکه‌های اجتماعی دست به ترویج پیش داوری می‌زنند؟! اینگونه افراد، خود و شخصیت حقیقی و حقوقی خود را در مقایسه با دیگران چگونه ارزیابی می‌کنند؟ آیا اینطور نیست که چنین افرادی تنها خود و خانواده خود را مظهر پاکی و صداقت تلقی می‌کنند؟

اینگونه انسان‌ها باید درمقابل وجدان خود پاسخگو باشند و اگر مسلمان هم نیستند و اسلام را قبول ندارند، آزاده باشند و پا روی شعور، معرفت و انسانیت خویش نگذارند.

فراموش نکنیم که پیش داوری مخرب است و عمق باور انسان را شخم می‌زند، وجدان را پایمال می‌کند و چشم و گوش افراد را بر روی یک ارتباط خوب، مفید و سازنده با دیگران می‌بندد، لذا می‌بایست دایره پیش داوری‌های خود را کوچك‌تر کرده و بدون حصول اطمینان از مسائل راجع به دیگران بد یا خوب نگوییم! درواقع، این چنین با تفکر علت رفتارها، گفتارها و پندارها اجازه رشد به پیش داوری مخرب را نمی‌دهیم؛ چراکه پیش داوری سدی درجهت سلامت ذهن و بهداشت روان است و مانع پیشرفت امور در روابط افراد می‌شود.

چنانچه به‌دنبال سربلندی ایران و ایرانی هستیم و می‌خواهیم نمایندگان خوبی برای ترویج دین و فرهنگمان در داخل و خارج از کشورمان باشیم، باید درد و شادی دیگران را ـ حتی درد و شادی مخالفین خود را ـ درد و شادی خود بدانیم.
بدین معنا که نیروی شتاب‌دهنده‌ای برای پیشرفت خود و دیگران باشیم تا در مسیر تعامل، احترام متقابل و آرامش قرار گرفته و همواره باورمان این باشد که آرامش من یعنی آرامش دیگری و راه دیگری غیر از این نیز متصور نیست.

حمید رضا یوسفی
دکتر حمیدرضا یوسفی

فوق تخصص سایکوآنکولوژی، مؤسس «  بنیاد ترویج تفکر میان فرهنگی» در آلمان، استاد دانشگاه

مطالب دیگر مرا بخوانید

درج دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت آخرین اخبار، شماره خود را وارد کنید

سرای احسان

مرکز نگهداری و توانمند سازی بیماران اعصاب و روان

سر در ورودی خیریه سرای احسان - مرکز نگهداری و توانبخشی بیماران روانی مزمن

سرای احسان کجاست؟

سرای احسان یک مرکز خیریه مردم نهاد است که به طور شبانه روزی و رایگان از بیماران اعصاب و روان مراقبت می کند و سعی در توانبخشی آنها دارد.

درباره ما بیشتر بخوانید
به دنیای ساده آدم‌های آن‌سوی دیوار بپیوندید
مددجویان خیریه سرای احسان در مرکز نگهداری و توانبخشی بیماران روانی مزمن

سرای احسان

مرکز نگهداری و توانمند سازی بیماران اعصاب و روان درباره ما بیشتر بخوانید