نقد روانشناختی فیلم مین Mine 2016

نقد روانشناختی فیلم Mine (2016) | تحلیل اضطراب، تروما و بقا | خیریه سرای احسان

گرفتار در مین یا در ذهن؟

فیلم Mineبه کارگردانی فابیو گوگلیونه و فابیو رسینارو داستان یک سرباز تک‌تیرانداز به نام مایک را روایت می‌کند که پس از یک مأموریت ناموفق، به تنهایی در صحرایی بی‌انتها سرگردان می‌شود. او ناگهان روی مین قدم می‌گذارد و برای روزها در یک وضعیت تعلیق مطلق باقی می‌ماند: اگر حرکت کند، مرگ حتمی است؛ اگر بایستد، باید با گرما، تشنگی، تنهایی و هیولاهای درونی‌اش بجنگد. فیلم در ظاهر یک تریلر بقاست، اما در لایه‌های عمیق‌ترش، درامی روانشناختی درباره ترس، انتخاب، خاطرات سرکوب‌شده و مفهوم آزادی است.

۱. اضطراب، عدم قطعیت و ذهنی که دشمن می‌شود

مایک در موقعیتی گرفتار شده که آینده‌اش کاملاً نامعلوم است. او میان دو گزینه گیر افتاده: ایستادن در جایی که هست، یا حرکت و مواجهه با مرگ احتمالی. این موقعیت، نمونه‌ای از اضطراب فلج‌کننده‌ای است که انسان‌ها در مواجهه با تصمیمات دشوار تجربه می‌کنند. او نه‌تنها باید در برابر عوامل بیرونی (طوفان شن، دشمنان، گرسنگی) مقاومت کند، بلکه باید در برابر افکار خودش هم بایستد.

اضطراب مایک را می‌توان در چارچوب اختلال اضطراب فراگیر (GAD) تحلیل کرد. او دائماً در حال سناریوسازی است و بدترین حالت ممکن را تصور می‌کند؛ اما نکته اینجاست که این سناریوها نه‌تنها او را نجات نمی‌دهند، بلکه او را به سمت فروپاشی ذهنی سوق می‌دهند. این همان چرخه‌ای است که در بسیاری از اختلالات اضطرابی دیده می‌شود: ذهنی که قصد دارد فرد را نجات دهد، اما در نهایت او را بیشتر گرفتار می‌کند.

۲. نگاه روانکاوی: مین، استعاره‌ای از تروما

در طول فیلم، فلش‌بک‌هایی از گذشته‌ی مایک می‌بینیم که نشان می‌دهد او سال‌هاست با یک جنگ درونی مواجه است؛ جنگی که شاید از دوران کودکی آغاز شده باشد. پدر سخت‌گیر و خشنی که به او یاد داده “حرکت نکن، احساساتت را نشان نده”، در واقع مین ذهنی مایک را کار گذاشته است. این مین، استعاره‌ای از تروماهایی است که او با خود حمل می‌کند: احساس ناتوانی، ترس از شکست و عدم ارتباط واقعی با دیگران.

از نگاه روانکاوی، مین چیزی فراتر از یک تهدید فیزیکی است؛ بلکه نمایانگر عقده‌های سرکوب‌شده و مکانیزم‌های دفاعی اوست. مایک، مانند بسیاری از کسانی که دچار ضربه‌های روانی شده‌اند، نمی‌تواند آزادانه حرکت کند، زیرا هرگونه تغییر می‌تواند باعث فعال شدن آن آسیب‌ها شود. او ترجیح می‌دهد بی‌حرکت بماند، زیرا حرکت، برابر با مواجهه با ناخودآگاه اوست؛ چیزی که در نهایت از آن می‌ترسد.

۳. نگاه وجودی: مین، استعاره‌ای از انتخاب و آزادی

مایک در لحظه‌ای قرار دارد که انتخاب کردن برایش به شدت دشوار شده است. از نگاه فلسفه‌ی وجودی، این وضعیت، تصویری از اضطراب اگزیستانسیال است: زمانی که فرد می‌فهمد آزادی دارد، اما این آزادی با مسئولیت و ترس همراه است.

ژان پل سارتر معتقد بود که آزادی، یک بار سنگین است؛ زیرا هر انتخابی که انجام دهیم، مسئولیتش بر عهده‌ی خودمان است. مایک ترجیح می‌دهد در همان نقطه بماند، زیرا انتخاب کردن، او را در برابر پیامدهای احتمالی قرار می‌دهد. اما حقیقت این است که ایستادن او نیز یک انتخاب است؛ انتخابی که در نهایت، او را از درون می‌شکند.

مایک در طول فیلم با دو نوع آزادی روبه‌رو است:

  • آزادی بیرونی: او می‌تواند حرکت کند، اما احتمال دارد که بمیرد.
  • آزادی درونی: او می‌تواند از مین فراتر برود، اما باید ابتدا از قید و بندهای ذهنی‌اش رها شود.

فیلم به ما نشان می‌دهد که آزادی واقعی، تنها زمانی ممکن است که فرد بتواند با ترس‌هایش روبه‌رو شود و مسئولیت زندگی‌اش را بپذیرد.

۴. بقا: جنگی بین ذهن و بدن

در فیلم‌های بقا، معمولاً شخصیت اصلی با طبیعت، حیوانات وحشی یا دشمنان انسانی مبارزه می‌کند. اما در Mine، اصلی‌ترین دشمن مایک، خودش است. ذهن او بارها تلاش می‌کند تا او را متقاعد کند که هیچ شانسی برای زنده ماندن ندارد.

این موضوع را می‌توان در چارچوب درماندگی آموخته‌شده (Learned Helplessness) تحلیل کرد؛ مفهومی که مارتین سلیگمن مطرح کرده و به این اشاره دارد که اگر فرد بارها و بارها در شرایط سخت قرار بگیرد و شکست بخورد، در نهایت باور می‌کند که هیچ کنترلی بر زندگی‌اش ندارد. در نیمه‌ی اول فیلم، مایک کاملاً در دام این باور افتاده است، اما در ادامه، کم‌کم درک می‌کند که حتی در شرایطی که به نظر می‌رسد هیچ راهی وجود ندارد، هنوز انتخاب‌هایی دارد.

۵. نقطه‌ی تحول: از سرکوب تا پذیرش

یکی از مهم‌ترین لحظات فیلم، جایی است که مایک، تصمیم می‌گیرد به جای فرار از گذشته، با آن روبه‌رو شود. این همان نقطه‌ای است که از لحاظ روانکاوی، می‌توان آن را یک کاتارسیس دانست؛ جایی که فرد، سرکوب‌های خود را به سطح آگاهی می‌آورد و آن‌ها را می‌پذیرد.

نویسنده: اکبر رشیدی – روانشناس سرای احسان

اکبر رشیدی

کارشناس ارشد روانشناسی، روانشناس سرای احسان

مطالب دیگر مرا بخوانید

درج دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت آخرین اخبار، شماره خود را وارد کنید

سرای احسان

مرکز نگهداری و توانمند سازی بیماران اعصاب و روان

سرای احسان کجاست؟

سرای احسان یک مرکز خیریه مردم نهاد است که به طور شبانه روزی و رایگان از بیماران اعصاب و روان مراقبت می کند و سعی در توانبخشی آنها دارد.

درباره ما بیشتر بخوانید
به دنیای ساده آدم‌های آن‌سوی دیوار بپیوندید

سرای احسان

مرکز نگهداری و توانمند سازی بیماران اعصاب و روان درباره ما بیشتر بخوانید