گزارش تخصصی نهمین جلسه کیس پرزنتیشن سرای احسان
شرح حال توانخواه
توانخواه «پریسا.ی» متولد شهریورماه ۱۳۷۰ است که با تشخیص اسکیزوفرنیا در سرای احسان مستقر است.شروع بروز علائم را از سنین نوجوانی ( حدود ۱۵ سالگی) گزارش می کند و پس از چندین بار سابقه بستری در بهزیستی دولت آباد، شهریار و بیمارستان رازی، ایران و مرکز ماهدشت در نهایت در سال ۹۱ در سرای احسان بستری میشود.
توانخواه ۲ خواهر تنی و ۱ برادر تنی دارد و چند خواهر و برادر ناتنی دارد که از ازدواج های پدر و مادر با اشخاص دیگری حاصل شده اند.مادر زمانی که توانخواه ۲۱ سال داشت به دلیل بیماری فوت میشود. پدر چندین بار سابقه زندان به دلیل ارتکاب به دزدی و درگیری داشته و در مرتبه آخر به دلیل اقدام به چاقوکشی و درگیری با همسایه دستگیر میشود. توانخواه از سنین کودکی شاهد نزاع ها در خانه و به زندان رفتن های پدر بوده؛ پدر اعتیاد به مواد مخدر و الکل داشته و رابطه والد فرزندی مناسبی با مددجو برقرار نمیکرده و در میان اعضای خانواده مادر را ناجی و مدافع خود و پدر را عامل اصلی ترس میداند. برادر توانخواه نیز مدتی در زندان بستری بوده است. پریسا تا کلاس سوم دبیرستان تحصیل میکند و علائم و باورهای هذیانی به مرور بر عملکرد تحصیلی ایشان تحت داشته به گونه ای که از مدرسه فرار میکرده و امتحانات را نمیخوانده است. توانخواه ازدواج نکرده اما همیشه سودای آن را داشته است؛ تا بتواند احساس عدم امنیتی که از جانب پدر داشت را به نوعی جبران کند. درنهایت میتوان گفت مرگ مادر، ارتکاب به جرم توسط پدر، مهاجرت به تهران، وضع اقتصادی نامناسب خانواده و نزاع های خانوادگی از تروماها و ریسک فکتورهای بیماری در ایشان بوده است.
شرح وضعیت بیماری
حال به طور خلاصه به تشریح اختلال “اسکیزوفرنیا” میپردازیم. این اصطلاح به معنی روان گسیختگی نخستین بار توسط بلویلر وضع شد. این اختلال که یکی از شایع ترین اختلالات روانی وخیم است عموما قبل از ۲۵ سالگی شروع میشود و تا آخر عمر پایدار می ماند.
شیوع آن یک درصد است و در زنان و مردان شیوع یکسانی دارد؛ تجربه علائم عموما در زنان دیرتر اتفاق می افتد و شدت علائم منفی در مردان بیشتر از زنان است.
ملاک تشخیصی این بیماری طبق آخرین ویراست دستنامه تشخیصی و آماری اختلالات روانی به شرح زیر است:
A. دو یا چند مورد از علایم زیر که هرکدام دو بخش قابل توجهی از یک دوره یک ماهه وجود داشته باشند (حداقل یکی از علایم از موارد ۱ یا ۲ یا ۳ باشد):
1. هذیان
2. توهم
3. گفتار آشفته
4. رفتار آشفته بارز یا کاتاتونیک
5. علائم منفی
B . در بخش قابل توجهی از زمان شروع علائم، سطح کارکرد فرد در یک یا چند زمینه عمده مثل شغل، روابط بین فردی، یا مراقبت فردی به شکل قابل ملاحظه ای به سطحی پایینتر از قبل بیماری تنزل پیدا کند.
c. نشانه ها حداقل به مدت ۶ ماه ادامه پیدا کنند و حداقل ۱ ماه، علائم نامبرده فعالانه تجربه شوند.
D. تشخیص افسردگی و اسکیزوافکتیو یا دوقطبی با علائم روان پریشانه کنار گذاشته شود.
E. این اختلال به دلیل اثرات مستقیم فیزیولوژیک مصرف ماده یا دارو و یا بیماری طبی دیگر نباشد.
نکته جالب در خصوص توانخواه در نگاه اول، افکت همیشه خندان و گاها ناهمخوان با خلق اوست. توانخواه ظاهر آراسته ای دارد و در زمان اقامت در سرا عملکرد مطلوبی از لحاظ انجام امورات شخصی و سازگاری با سایر مددجویان دارد. همچنین در بخش سالمندان اقدام به فعالیت میکند؛ در حالی که در زمان گذشته افت عملکرد شدید حتی مانع از انجام امورات شخصی ایشان میشده است؛ که این نشان از سیر بازتوانی توانخواه دارد.
پریسا بینش نسبی به بیماری دارد و عملکردهای شناختی نظیر قضاوت و حافظه و فرم تفکر ( عینی) و واقعیت سنجی و … در ایشان تحت تاثیر بیماری میباشد؛ اما نمیتوان گفت که کاملا مختل شده است.
تشریح کامل علایم بیمار
۱- عمده ترین تظاهر سایکوتیکی در بیمار، هذیان های گزند و آسیب است که گاها منجر به اکت خارجی است (فرار از منزل و مدرسه و مراجعه به پلیس و اقدام به خودکشی و …) ؛ که با دنبال کردن تداعی های توانخواه از احساس ناامنی در کودکی (به دلیل آزار ها توسط پدر و برادر و غیبت های طولانی پدر) به احساس ترس و باورهای هذیانی دررابطه با سایر افراد (علی الخصوص مردان) میرسیم.
سایر اختلالات محتوای فکر به صورت هذیان های بزرگ منشانه، انتساب، جسمانی، کنترل و خوانش فکر و … تجربه میشود.
۲- توهمات شنیداری با محتوای قتل ایشان و به صورت آمرانه
۳- تعمیم دهی های روانپریشانه از وقایع محیطی
۴- اختلال در عملکردهای شناختی نظیر قضاوت و حافظه و فرم تفکر ( عینی) و واقعیت سنجی و …
عود علائم مددجو که هر چند ماه یکبار صورت میگیرد؛ به شکل تشدید علائم سایکوز و انجام رفتارهای متناسب با علائم بروز پیدا میکند. عموما هذیان های گزند و آسیب تشدید میشوند و مددجو احساس اضطراب و ناامنی از این موضوع تجربه میکند. توانخواه پس از تجربه علائم روانپریشی مختلف در مراکز متعدد بستری میشود.
باتوجه به اینکه علائم در اثر مصرف دارو یا مواد نبوده و بیشتر از ۶ ماه ادامه یافته و دوره های خلقی مشاهده نشده؛ میتوان گفت که تشخیص مطرح شده برای ایشان اختلال اسکیزوفرنیا میباشد و به دلیل مزمن شدن بیماری و تاثیراتی که بر عملکرد ایشان داشته؛ پس از طی شدن دوره های بستری موقت نهایتا تصمیم گرفته میشود که در مرکز سرای احسان بستری شود.
علاوه بر درمان دارویی، بیمار به صورت دوره ای، ماهی یک مرتبه از لحاظ روانشناختی ارزیابی میشود و مداخلات لازم صورت میگیرد:
۱- از خطوط درمانی مهم، باتوجه به بینش نسبی بیمار ،افزایش بینش ایشان به بیماری ، علائم و افزایش واقعیت سنجی میباشد.
۲- تکنیک های توجه برگردانی در زمان تجربه توهمات و توقف فکر در زمان تجربه افکار منفی از اقدامات مفید فایده است.
۳- با توجه به تجربه اضطراب در زمان تشدید هذیانات، تکنیک هایی جهت مدیریت و تنظیم هیجانات و کنترل نسبی اضطراب نظیر ریلکسیشن ، تنفس شکمی و تن آرامی به ایشان آموزش داده میشود.
۴- تصحیحات شناختی درباره ی شناخت های معیوب و هذیان های ایشان به منظور تقویت مرزهای ایگو و بهبود عملکرد صورت میگیرد.
۵- همچنین آموزش تعاملات اجتماعی موثر و سایر مهارت های زندگی صورت میگیرد.